در سالهای اخیر به دلیل بحرانهای سیاسی و اقتصادی حاكم بر كشورهای جهان به ویژه در آمریكا و اروپا، و نارضایتی مردم از نظام های موجود، میزان مشاركت مردمی در انتخابات به مراتب كاهش یافته است. در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 2012 در چند كشور مهم جهان همچون آمریكا، فرانسه و روسیه، مجله آنلاین تحلیلی خبری 'اسلت' فرانسه در مقاله ای به بررسی عوامل مشاركت مردم اروپا به ویژه مردم فرانسه دراین زمنیه پرداخته و می نویسد: رأی دادن امری طبیعی است اما با این همه محاسبه هزینه امتیازات به بسیاری از عوامل بستگی دارد: بی اعتمادی به سیاست، موضعگیری نامزدها و غیره. بعد از هر انتخابات این فرضیه ها به منظور توجیه افزایش عدم مشاركت در انتخابات مطرح است، اما یك سؤال به ندرت پرسیده می شود: چرا اكثریت قریب به اتفاق رأی دهندگان برای رأی دادن هنوز هم در تكاپو هستند؟ دست كم برای انتخابات ریاست جمهوری. درحالیكه 40 درصد فرانسوی ها اعلام می كنند كه چندان علاقه ای به سیاست ندارند از میان همین افراد هم 83 درصد بر این باورند كه رأی و نظر آنان هیچ گاه به حساب نمی آید.
**چرا مردم رأی می دهند؟
------------------------------
در بخشی از این مقاله با تیتر 'چرا آنها به پای صندوق های رأی می روند؟' می خوانیم: مشاركت انتخاباتی یك قطعیت نیست. رأی دهندگان برای تصمیم گیری در این زمینه، ابتدا بهای مشاركت انتخاباتی و منافع و مطالبات مورد انتظارشان را می سنجند. چنانچه ببینند كه سود بالایی از این مشاركت به دست خواهند آورد، رأی خواهند داد.
**هزینه های مشاركت در انتخابات
---------------------------------------
هزینه اصلی برای رأی دهندگان در اصل، زمان صرف شده برای كسب اطلاعات در مورد نامزد موردنظر است. آنقدر كه زمان صرف شده برای این اطلاع رسانی هزینه بر است، به لحاظ اقتصادی نیست.
'اَبل فرانسوا'(Abel François) پژوهشگر دانشگاه استراسبورگ در این باره می گوید: 'زمان صرف شده برای به دست آوردن اطلاعات در مورد نامزدها در نوع خود هزینه زیادی است، زیرا این زمان می تواند صرف كارهای دیگر شود.' بنابراین كاهش هزینه اطلاع رسانی، مشاركت انتخاباتی را تقویت می كند. برای مثال، این امر كه مبارزات انتخاباتی بر روی موضوعاتی همچون مبارزه با سرمایه داری و یا دفاع از ارزش ها متمركز شود، روند اطلاع رسانی را تسهیل خواهد كرد، چراكه رأی دهنده به دنبال عناصری است كه بتوانند سریع تر او را جذب كنند.
ابل فرانسوا می افزاید: 'سطح آموزش نیز بر این هزینه تأثیر می گذارد: رأی دهندگان كم سواد به لحاظ نظری ناگزیرند زمان بیشتری برای دستیابی به اطلاعات لازم برای یك انتخاب درست صرف كنند. رأی دهندگان تحصیل كرده با توجه به دانش سیاسی شان، بیشتر در انتخابات شركت می كنند، زیرا هزینه كم تری برای كسب اطلاعات صرف می كنند.
**ره آوردهای مشاركت در انتخابات
--------------------------------------
در بخشی از این مقاله آمده است: فرد رأی دهنده ضمن بررسی زمان صرف شده برای جمع آوری اطلاعات در مورد نامزدهای انتخاباتی، آن را با منافع مورد انتظار خود مقایسه می كند. برای مثال فرانسوا از مفهوم 'مشاركت مدنی' به 'علاقمندی به سیاست و مشاركت در یك عمل گروهی' تعبیر می كند.
ازسوی دیگر مناطق روستایی متحدتر و منسجم تر از مناطق شهری هستند. 'ژان ـ ایو دورمژان' استاد علوم سیاسی دانشگاه مونپلیه در این باره می گوید: 'مشاركت در انتخابات یك حركت جمعی است. افرد از طریق محرك ها و یا خرده فشارها با یكدیگر آشنا می شوند. این محرك ها در جوامع كوچك، برجسته تر هستند: 'وقتی در انتخابات شركت نمی كنیم بیشتر به چشم می آئیم'! و دیگر از حوزه شخصی و خصوصی خارج می شود.'
به زعم ژان ـ ایو دورمژان، خانواده معمولا قدرت و تأثیر زیادی در این زمینه دارد. این پژوهشگر در كتاب خود با عنوان 'دموكراسی در خودداری از دادن رأی' توضیح می دهد كه زوج ها با هم رأی می دهند و در عین حال نیز با هم از رأی دادن خودداری می كنند.
**مشاركت سرمایه داران و مقامات رسمی
------------------------------------------------
برخی رأی دهندگان نیز چنانچه بدانند انتخابات می تواند به طور مثبت یا منفی بر موقعیتشان تأثیر بگذارد، انگیزه بیشتری برای رأی دادن، دارند. به زعم سرمایه داران بزرگ، یك تغییر انتخاباتی می تواند برای آنها به معنای به دست آوردن و یا از دست دادن، باشد.
براساس تحقیقات مشترك انجام شده ازسوی 'فرانسوا فشینی' و 'ابل فرانسوا'، مقامات بلندپایه عموما مشاركت بیشتری در انتخابات دارند، زیرا یك تغییر سیاسی، تغییر بودجه در وزارتخانه مربوطه یا تغییر در دستمزدها و شرایط كاری آنان را درپی خواهد داشت. همین امر برای كشاورزان به شدت وابسته به كمك های مالی دولت(یارانه ها) و یا برای پزشكان كه به طور غیرمستقیم به بازپرداخت های تأمین اجتماعی وابسته هستند، صدق می كند.
**نقش نظرسنجی ها در نتایج انتخابات
-------------------------------------------
ابل فرانسوا تصریح می كند: هنگامی كه امتیازات در نظرسنجی ها اندك نشان داده و نتایج با عدم قطعیت بالا مشخص می شود، رأی دهندگان، بیشتر برای پیروز كردن نامزد موردنظرشان با یكدیگر متحد می شوند. در آمریكا، به دلیل اختلاف زمان بین ایالات مختلف، می بینیم كه نظرسنجی های منتشر شده در شب، می تواند رأی دهندگان را امیدوار و یا مأیوس كند. در زمان جمهوری پنجم در فرانسه نیز كه با حضور گسترده مردم در انتخابات همراه بود، نظرسنجی های منتشر شده، شاید نتایج را به نفع 'والری ژیسكار دستن' و به ضرر 'فرانسوا میتران' تغییر داد.
در این مقاله همچنین وخامت اوضاع اقتصادی عامل دیگری برای مشاركت همگانی در انتخابات شمرده شده است. فرانسوا ابل در این باره می گوید: این عامل نقش مهمی در مشاركت ایفا می كند. در این معنا زوال شاخص های اقتصادی می تواند تأثیر مثبتی در مشاركت مردم در انتخابات داشته باشد. احزاب و نیز هزینه های انتخاباتی نیز نقش مهمی در این زمینه دارند.
علیرغم جنجال های رسانه ای كشورهای درگیر انتخابات ریاست جمهوری در سال 2012، برگزاری تظاهرات در روسیه در اعتراض به حضور مجدد پوتین در عرصه سیاسی این كشور، گزارش های متعدد مبنی بر بی اعتمادی مردم فرانسه به سیاستمداران این كشور به دلایل متعدد ازجمله كاهش رتبه اقتصادی این كشور، حذف فرصت های شغلی برای جبران كسری بودجه و ... و همچنین اوضاع نابسامان اقتصادی در آمریكا و بحران بیكاری در این كشور، نشان می دهد كه مردم این كشورها شاید حتی برای تغییر این اوضاع هم پای صندوق ها نیایند. به ویژه شهروندان فرانسوی ـ افراد 20 تا 40 ساله ـ كه معتقدند انتخاب راستگرا و یا چپگرا چندان تفاوتی نمی كند و اوضاع بدتر از قبل خواهد شد.
پژوهش**ز.ج**9123